در صدور درخواست حکم رشد توسط وکیل پایه یک دادگستری می بایستی ابتدا به بررسی چند سوال در این زمینه بپردازیم:
- حکم رشد چیست؟
- اهلیت چیست؟
- انوع محجوریت
- اهلیت بر چند نوع است؟
- چگونه اهلیت را بشناسیم؟
- چگونگی درخواست صدور حکم رشد
- حکم حجر چیست؟
- وکیل چگونه درخواست رفع حجر میکند؟
- اعتراض به صدور حکم رشد جایز است؟
حکم رشد چیست؟
با استناد به قانون و شرع میتوان گفت که به هرشخصی که متولد می شود، حق و حقوقی تعلق میگیرد. این حقوق و امکانات میتواند مالی و غیرمالی باشند. فرد برای استفاده و دریافت کامل این حقوق مالی و غیرمالی می بایستی شاخصه هایی را داشته باشد که اولین و اصلیترین آن، اهلیت است.
اهلیت چیست؟
معنای لغوی اهلیت به قوای دماغی سالم داشتن، اهل و عاقل بودن اشاره دارد؛ اما در معنای حقوقی به داشتن سن لازم، عاقل و بالغ بودن و همچنین داشتن صلاحیت لازم برای انجام امور حقوقی تاکید میکند. درصورتیکه فرد، یکی از این موارد را نداشته باشد، از نظر قانونی اهلیت ندارد. در مسائل حقوقی، به شخصی که اهلیت نداشته باشد، محجور گفته میشود و این امر مانع از تصرف حقوقی اموال توسط خود فرد میگردد.
انواع محجوریت
از نظر قانون، سه نوع محجوریت داریم که در حدود دخل و تصرف مالی آنها تفاوت ایجاد میکند:
-
صغار (صِغَر سن):
پیشتر نیز گفتیم که افرادی که سن یا عقل و بلوغ آنها به حد لازم نرسیده باشد، محجور نامیده میشوند. طبق نظر وکیل پایه یک دادگستری، ذکر این نکته الزامی است که این مورد یا از ظاهر ایشان مشخص است یا دادگاه خانواده آن را تعیین می نماید. اینگونه افراد در دسته ی محجور صغار قرار میگیرند که خود بر دو نوع است:
1.صغیر ممیز:
به کودکی گفته می شود که قابلیت درک عقد قراردادها و نتیجه ی آنها را دارد و منفعت و ضرر خود را به خوبی میشناسد.
2.صغیر غیر ممیز:
به کودکی که توانایی درک آثار معاملات و تشخیص منفعت و ضرر خویش را نداشته باشد، گفته میشود.
این افراد مادامی که به سن قانونی نرسیده باشند، محجور محسوب شده و بدیهی است که پس از آن به اهلیت خواهند رسید و در شرایط عادی نیازی به
درخواست صدور حکم رشد توسط وکیل پایه یک نمی باشد.
-
غیر رشید (سفیه – صِغَر عقل):
به کسانی که تصرف و دست یابی شان در حقوق مالی و اموالشان عقلانی نباشد، محجور سفیه میگویند. فی الواقع این افراد اگرچه به سن بلوغ رسیده اند، اما شایستگی استفاده و مدیریت اموال خود را نداشته و نیازمند همراهی دیگران هستند، در نتیجه نمیتوانند به طور مستقیم به اموال خود دسترسی داشته باشند.
-
مجانین:
همانطور که از شکل این اسم برمیآید، جمع کلمه مجنون است. در علوم ادبیات و پزشکی، مجنون تعابیر متفاوتی دارد، اما در اینجا تعبیر حقوقی برای ما ملاک است.
در معنای حقوقی، مجنون به فردی اطلاق میشود که دچار اختلال در عقل و فهم باشد و قدرت درک نداشته باشد که به اصطلاح به ایشان، مختل المشاعر (دچار فساد عقلی) گفته میشود.
در ماده 1211 قانون مدنی، هردرجه از جنون به حجر ختم میگردد. جنون از دو لحاظ سابقه و پایداری بررسی میشود:
-
جنون از لحاظ سابقه:
- جنون متصل به ایام صغر: به جنونی که به محض تولد یا در دوران کودکی گریبانگیر فرد شده باشد، میگویند.
- جنون پس از ایام صغر: به جنونی که پس از دوران کودکی در شخص نمایان شده باشد، گفته میشود.
-
جنون از منظر پایداری:
-
جنون دائمی:
شخصی که هیچگاه به حالت پایداری و ثبات روحی و روانی نرسد و جنونش قابل انقطاع نباشد، را گرفتار جنون دائمی میدانیم.
2.جنون ادواری (جنون اطباقی):
اگر فرد گاهی در حالت تندرستی و گاهی در حالت جنون باشد، درگیر جنون ادواری است.
مجنون از هر نوع که باشد، از تصرف مال خویش منع خواهد شد، چراکه توانایی و اراده حفظ اموال خود را ندارد. طبق نظر وکیل، ذکر این نکته الزامی است که اگر سلامت عقل فردی که دارای جنون ادواری است، در هنگام معامله ثابت شود، این معامله منفوذ خواهد بود.
اهلیت بر چند نوع است؟
اهلیت بر دونوع استیفا و تمتع است.
- اهلیت تمتع: اهلیت تمتع همان حقی است که هرشخصی پس از تولد صاحب آن شده و پس از مرگ، آن را از دست میدهد.
- اهلیت استیفاء : اهلیت استیفا مرحله ای از اهلیت است که فرد دیگر از نظر مالی و انجام امور معاملاتی نیازی به فرد دیگر نداشته و به طور مستقل میتواند، این اعمال را انجام دهد. به معنای دیگر این نوع از اهلیت به کسانی داده میشود که شایسته مدیریت اموال خود باشند و آنها را تلف نکنند.
چگونه اهلیت را بشناسیم؟
طبق تعاریفی که بالاتر گفته ایم، هرفردی که به بلوغ برسد، شامل اهلیت میشود مگر آن که عکس آن ثابت شود. یعنی ثابت شود که فرد یکی از مواد لازم برای اهل شناخته شدن را ندارد. بنابراین برای اهلیت اشخاص نیازی به رای دادگاه نیست و رسیدن فرد به سن قانونی برای به اهلیت شناختن وی کفایت میکند. اگر کسی ادعایی برخلاف این داشته باشد، نیاز است تا اهلیت شخص توسط ارائه درخواست اهلیت توسط وکیل به دادگاه بررسی شود و حکمی در این مورد صادر گردد.
دختران در سن 9 سالگی و پسران در سن 15 سالگی به سن بلوغ رسیده و دارای اهلیت ب حساب می آیند. برای انجام امور غیرمالی در این سنین هیچ مورد و معضلی وجود ندارد. اما برای انجام امور مالی، شخص می بایستی صلاحیت و رشد خود را ثابت کند.
چگونگی درخواست صدور حکم رشد
بنابر نظر وکیل محترم پایه یک، فرد اگر بخواهد در این سن، مالکیت اموال را برعهده گیرد، باید یک درخواست صدور حکم رشد به دادگاه ارائه دهد و اگر در بررسی ها و سنجش دادگاه، حکم رشد به فرد داده شد، فرد میتواند مالکیت اموال را بپذیرد و امور مالی را بدون واسطه انجام دهد.
اگر لازم باشد که درخواست صدور حکم رشد داده شود، همانطور که وکیل به شما راهنمایی خواهد کرد، میبایستی دادخواستی را مبتنی بر همین مضمون در یکی از دفاتری که خدمات قضایی انجام میدهند، با پیوست مدارکی همچون شناسنامه و کارت ملی تنظیم نمایید. در این میان همچنین مدرکی که ادعای صدور حکم را اثبات کند را نیز باید ارائه کنید. این مدرک میتواند استشهادی مبنی بر توانایی مدیریت امور مالی شخص باشد که نشانگر رشد وی است.
پس از طی این مراحل، دادگاه وقتی را برای رسیدگی به مسئله و ارائه ی ادله و مدارکی که رشید بودن فرد را اثبات میکند، تعیین کرده و به فرد اعلام میدارد. پس از جلسه، دادگاه تمام شواهد و ادله را بررسی کرده و تصمیم نهایی خود را اعلام میدارد که در خوشبینانه ترین حالت به صدور حکم رشد منجر میگردد.
اثبات زوجیت در عقد موقت